از آینه بپرس نام نجات دهنده ات را

این زمین که زیر پای تو می لرزد از تو تنهاتر نیست؟!

از آینه بپرس نام نجات دهنده ات را

این زمین که زیر پای تو می لرزد از تو تنهاتر نیست؟!

ی روز که با محدثه داشتیم بین کتابای کتابخونه پرسه می زدیم چشمم خورد به ی فرهنگ نام ها برش داشتم و نصفشو همون روز تو بیمارستان خوندم!
کلی هم با بچه ها خندیدیم به اسماش!
این وسط من عاشق ی اسم شدم ،
"ارنواز دخت"
آنکه سخنش رحمت آورد !
و خب مثل همیشه خوشحال و خندان به بچه ها ی اتاق گفتم که من اسم دخترم رو انتخاب کردم ، ارنواز دخت_ مادر!
و خب دوستان هم در کمال نامردی گفتند که بسیار اسم زشت و نامناسبی هست ....
این شد که از گذاشتن روی دختر گلم منصرف شدم و اینجا شد " ارنواز دخت " !

۶ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

دلم مراسمای دانشگاه رو می خاد

عاشورا تاسوعا همه میرن خونه و من تنها اینجام

من ی نوکر در ب درم.......

یادش بخیر

ی ساله ک آدم خوبی نیستم

میشه حالمو خوب کنی

آشتی کن امشب دوباره با نوکرت

آقا تو رو جون اون علی اکبرت

دوباره فرصت بده تا جبران کنم

دردای بی درمونم رو درمان کنم


+الهی به امید تو

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۴ ، ۲۰:۴۲
"ارنواز دخت"

خب بایدبگم ک هیچ وقت از تنهایی خرید کردن خوشم نمیومده و هیچ وقت حاضر نبودم تنهایی برم خرید 

بقیه کارامو تنهایی انجام میدادم ولی خرید توی ذهنم ی چیز مشترک بود 

دیروزم رفته بودم ک شماره نظام بگیرم و فکر میکردم خیلی طول بکشه ولی خب با فوتو گرفتن و این حرفاش کلا نیم ساعتم طول نکشید!

ازونجایی هم ک مامانم بیرون بود و هنوز نمی رفت خونه عابر بابام هم دستم بود گفتم خب یکم دور بزنم ک نتیجش شد ی شلوار کتون و ی کتاب !

وقتی رسیدم خونه دیدم ک چقد بهم چسبیده !

هنوزم وقتی یاد کتابم میوفتم ته دلم غنج میزنه اصا عاشق کتابفروشیش شدم 

بتونم حتما بازم میرم !

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۴ ، ۱۱:۰۷
"ارنواز دخت"

یک عدد  پرستار خر داریم ک سوتی میده در حد مرگ 

امروز من با اون بودم 

خب یکی باید باشه ک خرابکاریای منو جم کنه 

بعد حالا طرف خودش خدای خرابکاریه و یکی باس هواشو داشته باشه

اینقدم پروو ک من تازه وارد ک ده روزه تو بخشم و آموزشیم مثلا تعداد مریضام ازون بیشتر بود 

بعد فک کنم فردام کلی زیرابمو بزنه 

امیدوارم گند نکاشته باشم و کسی هم شاکی نباشه

یک عالمه صلوات نذر کردم

هممممم

خدایا ب امید تو ......

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۹:۰۶
"ارنواز دخت"
این عنوانم مسخره بازیه برا خودش
خب یک عدد هم اتاقی دیروز اومد ازوناس ک دوس ندارم 
یک عدد همکار خنگولم داریم ک نشده تو ی شیفت کسی از سوتیاش نگه و البته با تمام این اسکلیتش همش هم ی پاش پیش سرپرستاره و در حال زیر آب زنی 
هممممم
من مث اون نشم ی وخ!
امروز ده دقه ب تحویل ی nd  گرفتم اینقد هول هولکی پروندشو نوشتم ک الان همش استرس دارم ی پیزی از توش  در نیاد
هرپه زودتر باس برم بیمه مسولیت تا یکی رو نفله نکردم
بازم الهی به امید تو....
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۴ ، ۱۶:۱۲
"ارنواز دخت"

امشب یخچال اتاقو شستم تا حالا به ابن فضاحت یخچال ندیده بودم 

تو روحشون

الانم اتاق ی بوی گندی میده بیا و ببین

فرش اتاقم ک ب گند کشیده شد

احساس می کنم شدم خانوم خونه هعی همش باید به فکر همه چی باشم

فقط حیف آقای خونه موجود نمی باشد

لامصب معلوم نی سرش کجا گرمه :))

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۴ ، ۲۲:۴۴
"ارنواز دخت"

الان اینترنتم وصل شد و 20 مگ هم بیشتر نیست دارم با سرعت نور کار می کنم ک تموم نشه :)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۴ ، ۲۱:۲۷
"ارنواز دخت"